امتداد حرکت ؛ به سوی رسانه های نوین
یه مدتی به علت کنجکاوی و یا علاقه مندی و جذابیت هایی که بوجود میاد ، رهسپار خ جمهوری و راسته رسانه ای اون به سمت فروشگاه ها و پاساژ های فروش لوازم صوت و تصویر ، شدم و اکثر پنجشنبه های این اواخر را اونجا بودم . خیلی سال هست که این منطقه برام جای خوشایند و جذابی هست . بهر حال با دیدن اتیکیت های قیمت روی وسایل و دیوایس ها ، گاه گاه دچار نوعی قیاس اجباری هم میشدم و یا خودم میگفتم چرا این فروشگاه این قیمت را مطرح کرده و فروشگاه بغل دستی اون ، همون جنس را با قیمتی متفاوت عرضه کرده ؟ شاید بخاطر پراکندگی و تنوع ساختاری هست که در موسسه های حمایت مشتری و یا شرکت های گارانتی و پشتیبانی و یا تعدد برند های اصلی و فرعی و نیز وجود امر نا مبارک قاچاق در این باره هست که البته این موضوعات به دیدگاه امروزم هیچ ارتباطی پیدا نمیکنه ولی کاش یه دستگاه نظارتی قاطع برای حفاظت از حقوق مشتری و مردم و نیز جلوگیری از این بی قانونی که در عرصه ارائه خدمات در جامعه وجود داره ، بوجود می آمد و یا اگر وجود دارد ، کارایی و خروجی قابل توجهی داشت . اونچه امروز تصمیم مرا برای درج این دیدگاه ، اجرایی کرد این موضوع هست که بعضا گیرنده های تلویزیونی بزرگ با برند های مطرح همچون سامسونگ و سونی و ال- جی و ... از لحاظ قیمتی با ارزش ریالی گوشی های موبایلی که الان به عنوان هوشمند معروف هستند و بازار گوشی تلفن همراه ایران را در بست قبضه کردند ، برابری میکنه یعنی اینکه مثلا یه ال ای دی با اینچ بزرگ در حدود 40 ؛42 و یا حتی 48 اینچ باور کردنش مشکله که با قیمت یه گوشی تلفن همراه ( حالا نه اون برند معروفه که همه میدونیم ، نه ) ، برابری میکنه و این مسئله برای من بوجود اومد که چی شده مردم و خصوصا کاربران جوان و میانسال شبکه های تلفن همراه ما ، به راحتی پول خرید سنگین یک گوشی تلفن موبایل را که برابری میکنه با قیمت یک گیرنده تلویزیونی قابل و بزرگ ! ، پرداخت میکنند و از اون لذت میبرن. شاید در واقع پول اون لذت بردن ها را پرداخت میکنند و این قیاس لعنتی در فکرم بوجود اومد که چرا چنین استقبالی برای بازار گیرنده ها وجود نداره ؟ اشکال کار در کجاست ؟ آیا این توانمندی رسانه های نوین و مقبول مردم هست و یا .... ، خوبه دوستان نظرا ت خودشون را مطرح کنند که شاید یه پژوهشگر و یا مدیر تصمیم گیرنده در عرصه رسانه ای ، این موضوع براش جالب باشه و بخواد رو این موضوع بررسی بیشتری انجام بشه ، حالا واقعا به نظر شما اینگونه نیست که هر عصری معادل مقبولیت خودش را برای تاثیر گذاشتن و اقناع کردن افکار عمومی و یا تامین نیازمندی های رسانه ای کاربران و مخاطبان ، طلب میکنه؟چرا امروز رسانه های زیر زمینی و اجتماعی در جیب همه طبقات اجتماعی ، انواع زنگ ها و آلارم های دریافت و وصول را به صدا در میارن ، ولی سیگنال رسانی پخش فراگیر و رسمی کشور ، اینگونه نیست؟ آیا جای دیوایس ها عوض شده و یا مقبولیت ها جابجا شده؟ حرف دل در کجا زده میشه؟ نباید تصمیمی برای دگردیسی رسانه ای و مانور محتوایی در میان رسانه های نوین به انجام برسه تا بلکه از کوچ مخاطبین و یا احیانا هدایت اون تلاش کرده باشیم ؟ مسئول تامین این نیاز کیه، چرا برای حل مسائل همواره صورت اونو پاک میکنیم و میریم سراغ سئوال بعدی ؟ کمی باید بیشتر انرژی گذاشت و ذائقه متفاوت مخاطب امروزی را با تامین نیازمندی های رسانه ای اون که حالا دیگه تبدیل به کاربر شده را ، با احترام به حقوقش و شعورش ، تامین کنیم . تهران - بهمن 1393
+ نوشته شده در شنبه هجدهم بهمن ۱۳۹۳ ساعت 15:1 توسط علی ساوجی
|
من کارشناس روابط عمومی سازمان صدا و سیما هستم و حوزه ماموریتی فعلی ام در معاونت رسانه های مجازی این سازمان هست و امید وارم با انجام خدمات گسترده ای که به کمک همکارانم در این معاونت انجام میدیم ، بتوانیم بطور شایسته ای در خدمت کاربران و مردم ارزشمند کشور و تمامی فارسی زبانان گرامی در سراسر گیتی باشیم .